داستان سریال درمورد مرد جوانی به اسم "ناتان" است که زندگی خوبی دارد و روزهای خوش و آرامی را در کنار همسرش می گذارد تا اینکه یک روز، سر و کله فرد منفوری از گذشته ناتان پیدا می شود که خبرهای تکان دهنده ای را به او می دهد. دیدار دوباره ناتان با "باب" پس از چندین سال، زنجیره ای از تصمیمات و اتفاقاتی فاجعه بار را رقم می زند و ...

پس از اینکه "تونی" همسرش را از دست میدهد، از مرد خوبی که در گذشته بوده به انسانی پرخاشگر و بی توجه تبدیل می شود و زندگی اش دستخوش تغییرات بزرگی می شود و ...

داستان فیلم درباره سفری ماورایی در اروپایی در حال سقوط است. مجموعه ای از ماجراهایی فانتزی با چاشنی کمدی سیاه و شخصیت هایی با سرنوشت هایی شوم است و ....

داستان این فیلم درمورد یگ نویسنده بریتانیایی جوان به اسم «جیمز بوون» است که گربه ای به نام «باب« دارد. او در طول فیلم خاطراتش درمورد جدایی از باب و مشکلات مالی فراوانش و تلاش هایش برای بودن در کنار باب را به یاد می آورد.

هنگامی که کولت هیوز ، یک وکیل حقوقی بیماران برای دیدار با بیمار جدید خود یعنی النور ریز به واحد روانپزشکی بیمارستانی در سانفرانسیسکو می‎رود ، به حقایق جالبی پی می‎برد که…

عنوان فیلمی جدید در ژانر زندگی نامه و موزیک می باشد که زندگی افسانه ای گروه بریتانیایی “کوئین” را به تصویر می کشد. این فیلم، سفر گروه کویین از شکل گرفتنشان در اطراف لندن در سال ۱۹۷۰ تا اجرای زنده و نمادین‎شان در رویداد لایو اید در سال ۱۹۸۵ را به تصویر می‎کشد.

داستان فیلم در تابستان سال ۱۹۴۷ میلادی روایت می‌شود و پیرامون شخصیتی به نام دکتر فارادی است. وی دکتری بومی است و روزی وی را برای درمان بیماری فرا می‌خوانند و پس از رفتن وی به محل مورد نظر ، اتفاقاتی عجیبی در آنجا رخ می‌دهد و…

داستان فیلم در زمان آینده می گذرد. عده ای از خطرناک ترین مجرمان کره زمین، به فضا فرستاده شده اند و در حالت انجماد در یکی از سفینه ها در حبس هستند. دختر رئیس جمهور آمریکا، برای بررسی شرایط و چگونگی نگهداری از این مجرمان به سفینه مذکور می رود اما...

قهرمان سابق مسابقات رقص سالسا، حالا یک مهندس بی‌عرضه است. اما آتش علاقه او به رقص، با عشقی که نسبت به رئیس جدید و فوق العاده زیبایش پیدا می‌کند، مجددا شعله ور می‌شود و تنها راهی که وی می‌تواند قلب او را بدست بیاورد، این است که به درجه بالایی از مهارت در هنر رقص نایل شود. حالا او تنها کاری که باید انجام دهد این است که شور و اشتیاق درونی‌اش را پیدا کرده و بروز دهد...

دیو لیزفسکی یک دانش آموز ساده دبیرستانی است که به کتاب‌های کمیک علاقه زیادی دارد. او یک روز تصمیم می گیرد یک ابرقهرمان شود، در حالی که نه قدرتی دارد، نه آموزشی دیده و حتی دلیل قانع کننده‌ای هم برای انجام این کار ندارد.